آهنگ شعر سوخته گلاره شیبانی
یه بعد از ظهرِ کسل بود ، با یه دنیا غم و غصه
آره غروب بود ، یه غروبِ نارنجی
از اون روزا که تو آینه ، حالِ خودت رو هم نداشتی
آره یادم هست ، حال هیچکسو نداشتی
...
اولین ملاقات ما توی کافهٔ قدیمی
اما قلبت شکسته از یه قصهٔ قدیمی
یه غریبهٔ زیبا روبروی من نشسته
اما زخمای کهنش راهِ قلبش رو بسته
...
شاید اگه امشب تک و تنها نمونه
شاید دووم بیاره شاید آروم بشه
شاید گرمایِ یه بوسه ، یا یه دست نوازش
یا یک تنِ پر از عشق ، آره آروم میشه
...
میگفتی قلبت شکستست ، میگفتی مردم نفهمن
میگفتی دنیا ، سراسر دروغی سادست
میگفتی این فضای مسموم ، داره جونتو میگیره
منم مثل تو ، اینم مثل من غریبست
...
زادهٔ نسلِ تباهی ، وارثِ این رو سیاهی
من و تو هستیم که زخمی ، زندهایم واسه رهایی
...
یه غریبهٔ زیبا ، روبروی من نشسته
اما زخمای کهنش ، راهِ قلبش رو بسته
...
شاید اگه امشب ، تک و تنها نمونه
شاید دووم بیاره ، شاید آروم بشه
شاید گرمای یه بوسه ، یا یه دست نوازش
یا یک تن پر از عشق ، آره آروم میشه